Family Planning

ˈfæməliˈplænɪŋ ˈfæməliˈplænɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

تنظیم خانواده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد family planning

  1. noun birth control
    Synonyms: birth prevention, contraception, planned parenthood

ارجاع به لغت family planning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «family planning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/family planning

لغات نزدیک family planning

پیشنهاد بهبود معانی